English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5351 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fruticose U مانند بوته
herby U مانند بوته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
frutescent U بوته مانند
Other Matches
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
brushwood U بوته
bosque U بوته
shrubs U بوته
tod U بوته
shrub U بوته
bramble U بوته
underbrush U بوته
crucible U بوته
herb U بوته
herbs U بوته
brambles U بوته
crucibles U بوته
frutex U بوته
bosk U بوته
fire pot U بوته
bushes U بوته
spray U گل و بوته
bush U بوته
large leaved U گل بوته
melter U بوته
shrubbery U بوته زار
crucibles U بوته اهنگری
heaths U تیغستان بوته
underwood U زیر بوته
shrubberies U بوته زار
heath U تیغستان بوته
diaper U گل و بوته کشیدن
diapers U گل و بوته کشیدن
henna U بوته حنا
hennaed U بوته حنا
cloves U بوته میخک
hennaing U بوته حنا
clove U بوته میخک
hennas U بوته حنا
rosette U گل کفش گل و بوته
rosettes U گل کفش گل و بوته
crucible U بوته اهنگری
thornbush U بوته خار
shrubby U پوشیده از بوته
cotton plant U بوته پنبه
cupel U بوته قالگری
cupel U در بوته گذاشتن
cuple U در بوته گذاشتن
cuple U بوته غالگری
electric furnace U بوته برقی
refining hearth U بوته پالایش
puddling hearth U بوته پودل
forb U گیاه بوته
frutescence U بوته مانندی
graphite crucible U بوته گرافیت
herby U بوته دار
pinweed U بوته لادن
indigo plant U بوته نیل
shrubby U بوته زار
calcining klin U بوته تصفیه
brushy U پر از بوته وخاشاک
thornbush U بوته خاردار
teazle U بوته خار
teazel U بوته خار
hemp U بوته شاهدانه
fruticose U بوته دار
shrubby U شبیه بوته
furnace U بوته ازمایش
furnaces U بوته ازمایش
aludel U بوته تنبوشهای
aludel U بوته کیمیاگری
spinny U بوته زار
spinney U بوته زار
smoke tree U بوته سماق
bosky U پوشیده از بوته
brush breaker U بوته کنی
king's spear U بوته سریش
clearing U بوته کنی
clearings U بوته کنی
teazels U بوته خار خارخسک
hot pepper U بوته فلفل قرمز
thistles U بوته خار شوک
teazles U بوته خار خارخسک
hearth U بوته ی کوره ی بلند
japanese andromeda U بوته همیشه سبزاسیایی
thistle U بوته خار شوک
hearths U بوته ی کوره ی بلند
to fall in to oblivion U در بوته فراموشی افتادن
teasels U بوته خار خارخسک
bush design U طرح بوته و چمنزار
sesame U بوته کنجد سمسم
shrubs U بوته دار کردن
sprig U بوته میخ کوچک بی سر
sprigs U بوته میخ کوچک بی سر
air furnace U کوره یا بوته گازی
teasel U بوته خار خارخسک
charcoal hearth iron U اهن بوته ذغالی
shrub U بوته دار کردن
styrax U بوته وحشی جاوی
double chamber type tunnel klin U بوته ی نوع تونلی دو اطاقکی
shrub U بوته توت فرنگی درختچه
frangipani U بوته یاسمن نوعی کلوچه
foundry furnace U بوته یا کوره ریخته گری
hard hack U بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
covers U بوته زار پناهگاه شکار
shrubs U بوته توت فرنگی درختچه
cover U بوته زار پناهگاه شکار
coverings U بوته زار پناهگاه شکار
azalea U نوعی بوته ازجنس خلنگ
pyxie U بوته خزنده وهمیشه بهار
greasewood U نوعی بوته کوتاه ازتیره قازایاغی
brush and rails U مانعی مرکب از بوته و تیر دربالای ان
covert U بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
I planted the garden with rose – bushes . U درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
intarsia U منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
hibiscuses U هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
hibiscus U هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
frankincense U بوته کندر درخت کندر سرخ
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
coke oven U کوره ذغالی بوته ذغالی
rose motif U نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
internal furnace U کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
without an e. U بی مانند
toughest U پی مانند
after the example of U مانند
reedier U نی مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
etcetera U و مانند ان
gypsiferous U گچ مانند
icily U یخ مانند
pipelike U نی مانند
unique U بی مانند
similiar U مانند
unequaled U بی مانند
mammilliform U مانند
analogous U مانند
womanlike U زن مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
impish U جن مانند
myrtle formed U اس مانند
frothy U کف مانند
fulidal U اب مانند
analogue U مانند
simulant U مانند
castellated U دژ مانند
vide U مانند
capitate U مانند سر
inapproachable U بی مانند
tough U پی مانند
plumose U پر مانند
filiform U نخ مانند
foggier U مانند مه
encephaloid U مخ مانند
similar U مانند
foggiest U مانند مه
goatish U بز مانند
foggy U مانند مه
tougher U پی مانند
capillaceous U مانند نخ
inimitable U بی مانند
thready U نخ مانند
liplike U لب مانند
nearing U مانند
nearest U مانند
nearer U مانند
aquiform U اب مانند
neared U مانند
near- U مانند
string U نخ مانند
penniform U پر مانند
threadlike U نخ مانند
unparalleled U بی مانند
unequalled U بی مانند
uniquely U بی مانند
tendinous U بی مانند
arundinaceous U نی مانند
lambdoid U مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
unapproachable U بی مانند
floriform U گل مانند
near U مانند
fluty U نی مانند
feathery U پر مانند
blotchy U لک مانند
and so on U و مانند ان
analogues U مانند
analog U مانند
etc U و مانند آن
incomparable U بی مانند
as U مانند
mammilary U مانند
anthoid U گل مانند
plumelike U پر مانند
nears U مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com